زره سیاوش

هفت سال گیو به دنبال کیخسرو گشت و او را کنار چشمه ای یافت . با هم نزد فرنگیس می روند و فرنگیس می گوید باید هر چه زودتر توران را ترک کنیم ولی ابتدا باید بهزاد را را از میان گله اسبان بیاورید . 

با راهنمایی فرنگیس اسب سیاوش ، بهزاد را می یابند  و فرنگیس در گنج پنهان را باز می کند و به گیو می گوید:

" در برابر این همه رنج تو این گنج از آنِ توست. "

گیو نگاهی می اندازد و از میان آن همه ، زره سیاوش را برمیدارد . و با برداشتن گوهر های پرمایه تر  پنهانی به سوی ایران حرکت می کنند.

در داستان فرود هنگامی که بیژن  می خواهد به جنگ با فرود برود زره را از پدرش گیو می گیرد .تخوار ، مشاور فرود ودر کنارش ایستاده بود به فرود می گوید بیژن  فرزند عزیز گیو است و زره گیو را بر تن دارد و تیر و ژوپین بر آن کارگر نیست و خوب نیست با کشتن او دل شاه  و گیو را بشکند و در ضمن او هماورد بیژن نیست و  بهتر است اسبش را هدف بگیرد.


در نبرد با پلاشان نیز بیژن بار دیگر از پدر، زره سیاوش را می خواهد :


904 سلیح سیاوش مرا ده، به جنگ/ پس آنگه نکه کن شکار پلنگ

بدو داد گیو دلیر آن زره / همی بست بیژن زره را گره


بیژن در این نبرد پیروز می شود.


«تندی» نمودن در شاهنامه

تندی نمودن:


ز تندی پشیمانی آیَدْت بار ---- تو در بوستان تخم تندی مکار


بیت 510 صفحه 50 دفتر سوم شاهنامه خالقی مطلق


تندی نمودن: خشم گفتن، خشونت به خرج دادن



فرود با تنِ بی جان و،دست بریده و خون آلود بر تخت عاج افتاده و جریره با شکم پاره در کنارش آرمیده . توس از راه میرسد ،بهرام، گودرز، گیو و دیگر پهلوانان همه بر بالین فرود جمعند و زار زار می گریند توس نگاهی به تنِ پهلوانِ فرود می اندازد در چهرۀ فرود ساوش را می بیند. توس از این کار خود که باعث شد فرود این جوان برومند و همچنین پسرش زَرسپ کشته شوند خون به جگر می شود اینجاست که فردوسی داستان را رها کرده و بیت بالا را می سراید و بلافاصله پس از آن دنباله داستان را از زبان توس ادامه می دهد :

که تیزی نه کـار سـهبد بُــوَد----- سپهبد که تندی کند بد بُوَد
جوانی برینسان ز تخم کیـان----- بدین فرّ و این بُرز و یال و میان،
بدادی به تندی و تیزی به باد----- زرسپ آن سپهدار نوذر نژاد

..
به بازیگری ماند این چرخِ مست---- که بازی برآرد به هفتاد دست

بیت هااز شاهنامه خالقی مطلق دفتر سوم داستان فرود سیاوخش