مقبره‌‌ی 5 هزار ساله‌ی افراسیاب کشف شد

باستانشناسان موفق شدند مقبره‌ی بزرگ پنج‌هزار ساله‌ای را در شهر مرو ترکمنستان کشف کنند که احتمالاً متعلق به افراسیاب است.

به گزارش فارس، شبکه‌ی تلویزیونی "TRT" ترکیه اعلام کرد: کاوش آثار باستانی در شهر مرو منجر به کشف یک مقبره‌ی بزرگ شده است که محتویات آن نظیر جواهرات و یک ارابه نشان می‌دهد که این مقبره متعلق به یک حاکم (خان) است.

باستان‌شناسان عمر این مقبره را حدود پنج هزار سال تخمین زده‌اند.

این شبکه‌ی تلویزیونی افزود: کارشناسان از شیک بودن داخل مقبره و اشیاء یافته شده در آن شگفت زده شده‌اند ، بویژه که مرور زمان تاثیری بر وضعیت این اشیاء نگذاشته است.

باستان‌شناسان در داخل این مقبره همچنین اسکلت حیوانات به همراه وسایل شخصی یافتند که اکثر آنها اشیاء با ارزش مثل جواهرات است.

کارشناسان احتمال زیادی داده‌اند که فرد مدفون شده در این مقبره حاکم (خان) "آلپ ار تونگا" باشد.

برپایه‌ی این گزارش، آلپ آر تونگا یک حاکم مورد احترام و مشهور بود و فضایل بزرگی در کنار علم فراوانش داشت و فارس ها نام افراسیاب را بر او نهاده‌اند.

منبع : سایت الف
کد مطلب : 138126

زبان فردوسی- عبدالحسین نصرت منشی باشی

 

 

 زبان فردوسی

 

مرا دوش فردوسی آمد به خواب

لبی پر ز افسوس و چشمی پر آب  

پریشان و پژمان و ژولیده موی

بیازرده دل، لب پر از گفت و گوی

 

ادامه مطلب ...

تصویر فردوسی از کمال الملک

 فردوسی اثر کمال الملک

 

 تصویر کمال الملک از فردوسی: صفحه 683 کتاب

 

کمال الملک نقاش بزرگ ایران آرزو داشت که تصویری از فردوسی ترسیم کند، اما هر وقت دست به قلم می برد از تصویری که می کشید راضی نبود و آن را در خور فردوسی نمی دانست. شبی کمال الملک به خواب بود، در عالم خواب فردوسی راددید که از کنار پنجرۀ اتاق به او می نگرد، چون از خواب بیدار شد همان منظره را تصویر کرد. ارباب هنر اعتقاد دارند که این تصویر رویایی نزدیکترین به صورت فردوسی است، چه به قول اسماعیل آشتیانی:چشمِ کمال الملک همچون عدسی دوربین عکاسی، هر چه را می دید در ذهن استاد تصویر می کرد. همین تصویر سرمایۀ اصلی ساختنِ مجسمه های فردوسی توسط استاد ابوالحسن صدیقی شاگرد کمال الملک شده است...


صفحه 681 از : شاهنامه آخرش خوش است- باستانی پاریزی  

 دنباله از صفحه 682:

سخن از ابوالحسن صدیقی که مجسمۀ فردوسی را ساخته هم به میان آوریم. عجیب است که وقتی او مجسمۀ فردوسی را برای جشن هزاره ساخت، مردم گفتند این مجسمه از صدیقی نیست و از کمال الملک است. مصیبتی از این بالاتر برای هنرمند می شود؟ 

 

مجسمه از من است 

 به همین دلیل بود که ابوالحسن صدیقی ناچار شد این شرح را در شماره نهم آبان 1313/ 31 اکتبر 1934 م در روزنامه اطلاعات چاپ کند: 

«نظر به اینکه مکرر شنیده یا خوانده ام که بعضی اشخاص مجسمۀ فردوسی عمل اینجانب را به آقای کمال الملک نسبت داده  و استاد اعظم را بدین طریق کوچک می نمایند لازم دانست برای اینکه رفع اشتباه شده و حقیقت امر معلوم گردد از آن جریدۀ شریفه تمنا نمایم عامه را مستحضر فرمایند که مقام آقای کمال الملک که استاد اینجانب بوده  و سال های دراز در زیر دست او رنج برده ام بالاتر از آن است که کارهای نالایق حقیر را به او نسبت داده و مقام معظم له را آنقدر تنزل دهند. بنابراین خواستم به استحضار برسانم که مجسمه های فردوسی، امیرکبیر، وکاکای نی زن کارِ اینجانب شاگردِ حضرت استاد معظم کمال الملک است.  

ابوالحسن صدیقی

ساحل و همراهی هایش در نشیب و فرازهای شاهنامه



شاهنامه خوانی با آوای ساحل:

رسیدن زال به نزدیک سام 

آگاه شدن منوچهر از کار زال و رودابه


از میان پیام های ساحل:



انتخاب خیلی سخت بود ، در واقع دلم می خواست یه بار از روی شاهنامه رونویسی کنم
اما خب با سختی و وسواس این بیت ها رو انتخاب کردم :

جهان سر به سر چو فَسانه ست و بس
نماند بد و نیک بر هیچ کس

ادامه مطلب ...

گذر سیاوش از آتش


شاهنامه فردوسی(گذر سیاووش از آتش) دوره صفویه (ع)
::گنجینه نسخ خطی کتابخانه ملی::
عکس: رضا عزیزی

برداشت از مرکز پژوهشی میراث مکتوب

فریتس ولف و فرهنگ شاهنامه فردوسی

  

جشن هزاره فردوسی - تهران 1313 خورشیدی مقابل مدرسه دارالفنون

عکس از اینجا 

در مطالعه و بررسی تاریخ ایران شناسی، با چهره‌های بی‌شماری مانند تئودور نولدکه، آرتور کریستین سن، کریستین بارتولمه، آرتور پوپ و ... روبرو می‌شویم که هر کدام در زمینه‌هایی ویژه تلاش‌هایی پی‌گیر کرده و آثار ارزشمندی از خویش برجای نهاد‌ه‌اند. آثاری که هر کدام در شناخت تاریخ، ادب و فرهنگ ایران زمین از شهرت و جایگاهی والا برخوردارند.

در این میان چهره و شخصیتی وجود دارد که زحمات پیگیر و نوشته‌های او در راه شناخت گوشه‌ای از فرهنگ ایران، کم از تلاش‌های بزرگان یاد شده نیست، گر چه شهرت او به مراتب کمتر از آنان است. او فریتس ولف، نویسنده اثر به یاد ماندنی «فرهنگ شاهنامه» است. اکنون که حدود هفتاد سال از مرگ دلخراش او به دست نازی‌ها می‌گذرد، یاد او همچون خودش مورد بی‌مهری قرار گرفته است تا جایی که در بسیاری از دایره‌المعارف‌های بزرگ دنیا هیچ گونه یادی از این ایران شناس بزرگ به میان نیامده است و شایسته است در کنار پاسداشت رنج سی ساله فردوسی، یادی هم از رنج بیست ساله ولف شود که با نگارش «فرهنگ شاهنامه» یکی از ارزشمندترین پژوهش‌های شاهنامه شناسی را به انجام رساند. این مقاله کوششی است برای شناخت زندگی ولف و نیز شناخت دلایل، انگیزه‌ها و اوضاعی که او متأثر از آن‌ها به تألیف فرهنگ شاهنامه دست یازید.  

مقاله حاضر در دو بخش فراهم آمده است؛ بخش نخست، نگاهی است گذرا بر سیر فرهنگ نویسی شاهنامه از «لغت شهنامه» اثر عبدالقادر بغدادی تا «فرهنگ شاهنامه» اثر ولف و بخش دوم نگرشی است کلی بر زندگی‌نامه فریتس ولف.

ادامه مطلب ...

آخر شاهنامه


مهدی اخوان ثالث

1307-1369


آخر شاهنامه آهنگ از: فیلم درباره ی الی


از وبلاگ: صداهایی که می شنویم

مرگ یزدگرد

ضرب المثلی داریم در زبان پارسی که:

"شاهنامه آخرش خوشه". البته گاه به طعنه این ضرب المثل گفته می شود.کسی می داند که آخر شاهنامه چیست؟ من می گویم:

آخر شاهنامه "مرگ یزدگرد" است.

این کجایش خوش است؟

اصلن این ضرب المثل اختراع چه قومی است؟ نکند کار اعراب است؟ و یا ایرانیان برای همان طعنه زدن این را ساخته اند؟