تعریف فک اضافه: گاه اسمی را از صورت اضافه خارج می کنند و اضافه را مقطوع می سازند، این عمل را فک اضافه می نامند.
با توجّه به نظر دکتر محمّد معین در صفحات 202 و 203 کتاب «اضافه»، «برای فک اضافه به سیزده روش عمل می کنند» .
روش 4: یکی از طرق فک اضافه در جمله آنست که مضاف و مضاف الیه را قلب کنند ، و پس از مضاف الیه مقدم «را» را افزایند ، ممکن است بین مضاف الیه مقدم و مضاف موخر کلماتی فاصله شوند:
مرا بود نوبت، برفت آن جوان /
زدردش منم چون تنی بی روان
یعنی:«نوبتِِ من »بود آن جوان رفت
مرا مامْ نامْ مرگ تو کرد/
زمانه مرا پتک ترگ تو کرد
یعنی: مادر «نامِ من» ،مرگ تو نهاد
یعنی: مادر، نامِ من مرگ تو کرد
برداشت از کتاب «اضافه» تلیف دکتر معین