1885-1945
بیشتر آثار اوزیر حاجی بیوف بر منبای داستان ها و افسانه ایران ساخته شده. با کلیک روی نامش از او بیشتر خواهید دانست. ولی در اینجا می خواهم اشاره ای به اپرای رستم و سهراب او بکنم. بخش از این اپرا روی فیلمی به همین نام، ساخته ی بوریس کیمیاگروف که قبلن از وی در همین وبلاگ یاد شده است را در آدرس زیر می توانید ببینید.
چند خطی از اپرا را برایتان می نویسم.
رستم:
*.......... نام ِ تو چیست؟
چه جویی، شب تیره؟ کام ِ تو چیست؟
تهمینه:
..................تهمینه ام
تو گفتی که از غم به دو نیمه ام
یکی دخت شاه سمنگان منم
پزشک هزبر و پلنگن منم
به گیتی، ز شاهان مرا جفت نیست
چو من، زیر چرخ بلند، اندکی است
کس از پرده بیرون ندیده مرا
نه هرگز کس آوا شنیده مرا
به کردار افسانه از هر کسی
شنیدم بسی داستانت بسی
پوستر اولین اجرای اپرا در باکو و در تاریخ 1910
ببینم کسی می داند که در سال 1910 ملت ایران و حاکمانش در چه اوضاع و احوالی بوده اند و چیزی از تاریخ هنر در آن زمان می داند؟
*
نقطه ها در متن شاهنامه هست ولی مسلم است که در اپرا نیست.
سلام
مطلبتون
جالب بود
متشکرم
موفق باشید
ممنون.