دمیده شدن روح رستم به جنگ افزارهای ایرانی


یک گرز گاو سر از دوران قاجار

برداشت از اینجا

نگارش:دکتر منوچهر مشتاق خراسانی

نسل های زیادی از ایرانیان با داستان کاوه آهنگر بزرگ شدند. کاوه با قیام علیه ضحاک ماردوش ستمگر مردم را از دست وی نجات داد. سالها بود که ضحاک با ارعاب بر مردم ایران حکومت می کرد و مغز فرزندانشان را خوراک مارهایی می نمود که بر دوشش روییده بودند. بسیاری از ایرانیان با این داستان آشنا هستند و می دانند چگونه کاوه آهنگر به فریدون کمک کرد تا سپاهی از ایرانیان ناراضی و جویای آزادی فراهم آورد. فریدون با یک گرز گاوسر به نبرد ضحاک رفت. با این حال بسیار نیستند ایرانیانی که بدانند نمونه های گرز گاوسر تا اواخر دوران قاجار نیز در ایران تولید می شدند وحتی امروز موبدان جوان زردشتی در مراسم مذهبی خود از آن استفاده می کنند.

 



اسطوره های ایرانی نظیر داستان آرش و اینکه چطور جان خود را برای ایران فدا کرد نیز بخشی از میراث جنگ افزارهای ایرانی هستند. آرش باید با پرتاب تیر مرز ایران و توران را تعیین می کرد. او کمان بزرگ خود را با تمام وجود کشید و تیر را به پرواز در آورد. مطابق اسطوره ها آرش تمام توان و انرژی خود را در تیر نهاد و آن را به هزار فرسنگ دورتر فرستاد و بلافاصله پس از شلیک تیر جان سپرد. چند نفر از بچه های ایرانی که والدینشان این داستان را برایشان خواندند با شنیدن این داستان احساسی اشک  به چشمانشان نشست؟ چند ایرانی تا کنون با شنیدن این داستان غمناک احساس افتخار و شادمانی بهشان دست داده است؟ کمان های ایرانی مرکب بودند و ساخت این رزم افزارهای شگفت انگیز خود هنری بوده است. کمان مرکب از سه بخش تشکیل می شد: هسته چوبی، شاخ و تاندون حیوانات. سطح کمان لاک اندود بود. برخی از آن ها نقش  صحنه ها و نوشتارهای زیبای مربوط شکار بر خود دارند. ساخت کمان مرکب یک صنعت دستی ماهرانه و خسته کننده بود که به ماهها تلاش مداوم نیاز داشت.

 

سرتیرهای مفرغی از مارلیک

 

الگوی سطح یک کمان ایرانی

بیشتر ایرانیان می دانند دین غالب ایرانیان باستان زردشتی بود. انها همچنین  داستان پادشاهان هخامنشی، اشکانی و ساسانی را خوانده اند. با این وجود بیشترشان نمی دانند کتاب مقدس اوستا دربردارنده بسیاری از اصطلاحات مربوط به جنگ افزارهای ایرانی است که این نشانگر سنت دیرپای سلحشوری ایرانیان است. سنگ نگاری پلکان های آپادانا مادها و پارسیان را مسلح به شمشیرهای کوتاه آکیناکه نشان می دهد. داریوش در فرمان خود که با خط میخی در نقش رستم حک شد اعلام می کند در تیراندازی و نیزه زنی مهارت دارد. او در بند نهم می گوید: “ورزیده هستم، چه با هر دو دست چه با هر دو پا، هنگام سواری خوب سواری هستم. هنگام کشیدن کمان، چه پیاده چه سواره، خوب کمان کشی هستم. هنگام نیزه زنی، چه پیاده و چه سواره، خوب نیزه زنی هستم.” (Sharp, 1964/1343:85).

یک شمشیر دولبه مفرغی با نوشتار “اهورامزدا” خط میخی

اهورامزدا

ایرانیان با داستان آریوبرزن بزرگ شده اند که با سپاهیانش مقاومت جانانه ای در برابر نیروهای مهاجم یونانی و مقدونی از خود به نمایش گذاشت. او در تنگه تکاب در شمالغربی بهبهان جنگید. آن ها در مورد سرشت نیکو و قدرت رهبری آریوبرزن می خوانند و به دستاوردهای وی افتخار می کنند. اما تعداد کمتری از ایرانیان می دانند آریوبرزن عضو دسته نیزه داران بود. لازم است متذکر شویم نیزه داران جایگاه ویژه ای در ارتش هخامنشیان داشتند. سلحشورانی که نیزه هایی با ته نیزه به شکل سیب حمل می کردند “سیب-دار” خوانده می شدند.

سرنیزه هخامنشی که در تخت جمشید از دل خاک بیرون آمد

ایرانیان از کودکی با داستان های شاهنامه همدم بودند و با آن رشد کرده اند. داستان هایی که در آن رستم برای تمامیت ارضی ایران و  دفاع از شاهان ایرانی در برابر دشمنان می جنگید. پژوهشگران زیادی در مورد شخصیت رستم، پدرش زال و رابطه ویژه شان با پرنده افسانه ای سیمرغ نگاشته اند. برخی پژوهشگران رستم و زال را از اعضای دودمان های ایرانی می شمارند و برخی دیگر بر آنند که این شخصیت ها ارتباطی با دودمان های ایرانی ندارند. ما با شنیدن داستان های رزم رستم، گیو، سهراب و سایر پهلوانان ایرانی در میدان نبرد بزرگ شده ایم. ما شندیده ایم که آنها چگونه با کمان تیر شلیک می کردند. روایت ها به ما می گفت چگونه از نیزه استفاده می کردند و یا نیزه ها شکسته می شدند. در نبرد، قهرمانان از گرز و شمشیر نیز بهره می جستند. ما مبارزات آن قدر کشتی می گرفتند تا اینکه دشمن را با خنجر از پای در بیاورند. کیست که از مطالعه غمنامه رستم و سهراب متاثر نشود؟ همه ایرانیان می دانند سهراب به دست رستم و با ضربه خنجر وی که در پهلوی راست ، زیر دنده اش فرود آمد کشته شد. خیلی از ایرانیان مینیاتورهای شاهنامه را دیده اند که انواع خنجر را به تصویر می کشد. اما تنها عده کمی از آن ها شکل یک خنجر را دیده اند.

یک خنجر ایرانی با تیغه دولبه خمیده

نسل های زیادی با داستان نبرد قهرمانانه و غم انگیز شاه اسماعیل صفوی در نبرد چالدران که ارتش نیرومند عثمانی را به چالش کشید آشنا هستند. خیلی از ایرانیان منش قهرمانانه شاه اسماعیل صفوی را تحسین می کنند که چگونه در راس سواره نظام خود به ینی چری ها (واحد ویژه پیاده نظام) و سربازان توپخانه عثمانی حمله کرد. منابع تاریخی فراوانی به مهارت و دقت شاه اسماعیل صفوی در شمشیرزنی اشاره می کنند. ولی اشارات کمی به جنس شمشیر وی شده است که در واقع تیغ جوهر داربود که در کل منطقه از شهرت برخوردار بود. عثمانی ها، اعراب، هندیان و پس از اینها اروپائیان همگی زیبایی و کیفیت شمشیرهای ایرانی را تحسین می کردند.

نگارگری “عالم آرای شاه اسماعیل” که وی را در حال اجرای فن “ تیغ بر سر زدن و تا ناف دریدن” نشان می دهد

 در دوران صفویان تیغ جوهردار یک ماده مقدس به شمار می رفت و کسی اجازه نداشت با دستان خالی آن را لمس کند. درکتاب راهنمای فتوت نامه سلطانی اثر کاشفی سبزواری به روشنی شرح داده شده است که هر کس می خواست به تیغه شمشیر دست بزند باید قبلا وضو می گرفت. از نقطه نظر امروزی این قوانین موجه به نظر می رسند چرا که ماهیت اسیدی عرق بدن و روغن دست انسان موجب خوردگی الگوهای سطح تیغه جوهردار می شوند.

                الگوی سطح یک شمشیر ایرانی از دوران صفوی

صفویان مذهب شیعه را خاکریز دفاعی شان در برابر تسلط عثمانیان سنی قرار دادند. از این رهگذر آنان همان راهبردی را در پیش گرفتند که دودمان های ایرانی دیگر دنبال می کردند. به عنوان نمونه پیش از آن ها بوییان (آل بویه) سیاست ترویج شیعه را در پیش گرفته بودند. شباهت های مفهومی فراوانی بین شیعه گری و پادشاهی ایرانی وجود دارد و هر دو به انتقال قدرت از طریق موروثی – عمدتا از پدر به پسر- اعتقاد دارند. یکی از لقب های شاه اسماعیل “مظهرالعجایب” بود. این لقب را به مناسبت قدرت فوق العاده شمشیرش در میدان نبرد به او داده بودند. نکته مهمی که باید گفته شود این است که این لقب نخست برای اشاره به علی (ع) در دعای “ناد علی” به کار می رفت و سپس در  بست غلاف خیلی از شمشیرهای با کیفیت صفوی ظاهر شد.

 نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب/ خوان علی را که مظهر صفات عجیبه است

تَجِدهُ عَوَناً لَکَ فِی النَوّائِب/ تا یاری کننده تو باشد در سختی ها

کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ سَینجَلی/ ای رفع هر ناراحتی تو را می خوانم. تا مشکل حل و مسائل روشن گردد

بِوَلایتِکَ یاعَلِی یاعَلِی یاعَلِی/ قسم به ولایت تو ای علی ای علی ای علی

(برای ترجمه دعا Komaroff, 1992:123  را ببینید)

بخشی از دعای نادعلی که بر نیام یک شمشیر صفوی کنده شده است

در کتب تاریخی بسیاری آمده است که بنیان گذار دودمان افشاریان، نادرشاه افشار به تبرزین و تبر علاقه ویژه ای داشت. یک مجسمه از نادر شاه در آرامگاهش، او را در حالی که تبرزین خود را بالا آورده نشان می دهد. روایت های تاریخی فراوانی در مورد اینکه چطور نادرشاه افشار تبرزین را در میدان نبرد به کار می برد در دست است.

مجسمه تبرزین به دست نادر در آرامگاه و موزه نادرشاه افشار واقع در شهر مشهد. تبرزین از جنگ افزارهای مورد علاقه نادر بود.

عده کمی از ایرانیان در مورد پیچیدگی های چشم نواز این نوع رزم افزار آگاهی دارند و می دانند برخی از نقوش حک شده بر این تبرها و تبرزین ها حقیقتا شاهکارهای هنری هستند.

                نقش و نگار سطح تبر ایرانی از دوران قاجار

شیوه های پیچیده تزیین نظیر زرنشان، ته نشان و طلاکوبی مکرر نیز برای حک کردن نام سازنده شمشیرها به کار می رفتند. از دیگر شیوه های تزیین می توان میناکاری و مرصع کاری را نام برد.

دسته میناکاری شده یک کارد از دوران قاجار


ایران یک تاریخچه بسیارغنی ساخت جنگ افزار ها و جوشن ها دارد. خیلی از این قطعات شاهکارهای واقعی هنر و صنایع دستی هستند. اکنون وقت آن رسیده است که ایرانیان مانند نیاکانشان قدراین قطعات زیبا را بدانند. جنگ افزار ها و جوشن های ایرانی نه تنها شاهکارهای هنری هستند بلکه میراث های راستین فرهنگ و هنر های رزمی ایرانیان نیز محسوب می شوند. این صنایع دستی نمایشگر روح رستم هستند که کشور را علیرغم آشوب ها و تحولاتی که در قرن های متمادی با آن روبرو بود زنده نگاه داشت. این جنگ افزارها آثاری هنری در کالبد فلز و نشانگر آیین سلحشوران ایرانی و روحیه جوانمردی هستند. هموطنان عزیز من باید تاریخ فرهنگی در پیوند با این آثار هنری را به جایگاه راستین بالایشان برگردانند.

در مورد دکتر منوچهر مشتاق خراسانی:

دکتر منوﭽﻬﺮ مشتاق خراسانی موسس Khorasani Consulting و در برگزاری دوره های آموزشی و سمینار های مربی گری، مدیریت، سخنرانی عمومی و بین فرهنگی تخصص دارد. او در سراسر اروپا به زبان های انگلیسی، آلمانی و اسپانیایی در بلژیک، آلمان، ایرلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، اسپانیا، سوئیس و انگلیس تدریس کرده است.

دکتر منوچهر مشتاق خراسانی مولف کتاب Arms and Armor from Iran: The Bronze Age to the End of the Qajar Period چاپ شده در 2006 است که به تحلیل موشکافانه جنگ افزار ها و جوشن های ایرانی از دوران پیش از تاریخ تا آخر دوران قاجار می پردازد. این کتاب بر اساس 800 منبع مکتوب دست اولیه و ثانویه بوده و برای نخستین بار دربردارنده  بیش از 520 اثر از موزه های ایران است. همچنین برخی آثار متعلق به مجموعه های خصوصی نیز در آن آمده اند. این کتاب که وی بیش از ده سال برای نگارش آن صرف کرد به عنوان برگزیده جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 2009 در زمینه ایرانشناسی شناخته شد. سلاح‌ها، ابزارهای جنگی، فولادها، جنگ‌افزاها، جوانمردی و عیاری از دوره ساسانی تا بعد از اسلام، از مباحث کتاب است. از این کتاب در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی معتبر سراسر دنیا به عنوان یک منبع مهم در در این زمینه ها استفاده می شود.

 

کتاب دیگر دکتر خراسانی‌، Lexicon of Arms and Armor from Iran: A Study of Symbols and Terminology  نام دارد که برای آن از صدها منبع دست‌نویس و گوهرنامه، جواهرنامه و شاهنامه استفاده کرده‌‌ است. این کتاب با خطوط  پهلوی، اوستایی و میخی نگاشته شده و لغت‌های قدیمی و فراموش شده فارسی نیز در آن ترجمه شده است. هدف او از نگارش این کتاب این است که خواننده بتواند پس از مطالعه این کتاب، کتاب‌هایی مانند شاهنامه را به راحتی مطالعه کند.

دکتر خراسانی همچنین بیش از هفتاد و ﺴﻪ مقاله به زبان های انگلیسی، اسپانیایی و آلمانی نگاشته است. او متخصص جنگ افزار در منطقه خاورمیانه است. و یکی از دغدغه هایش احیای هنر های رزمی ایران باستان و مرام های جوانمردی و عیاری ایرانی است و اعتقاد دارد که سطح آگاهی جوانهای ما به حدی برسدکه به جای تقلید الگوهای رزمی چینی، ژاپنی و کره ای، الگو های مثل رستم و گیو و توس داشته باشند.

دکتر منوچهر مشتاق خراسانی مدرس هنرهای رزمی چون کنگ فو توآ، یاییجوتسو و کنجوتسو هستند. او همچنین دارنده کمر بند سیاه دان دو فول کنتاکت کاراته وکمربند سیاه دان دو نام واه پایی می باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد