پوستر همایش هزارمین سال سرایش شاهنامه

 

 

همایش  بین المللی هزارمین سال سرایش شاهنامه

حرف تو ای حکیم،

حرف شکفتن است.

پیمان دوستی است.

آوای رُستن است.

این دانه را که از دل و جان پروریده‌ای،

مزدی توان نهاد؟!

آن مزد، کان ز درهم و دینار در رسد،

افسون بندگی است.

خربنده را سزد که دل از لقمه خوش کند.

مزد آن بود که بذر ادب شاخ برکشد.

محمود را چه سود، که تیغ خطر کشد؟!

بیداری و شکفتگی دانه هنر،

این خود نه بس تو را؟!

نیکو نشانده‌ای، نیکو دروده‌ای.

خود گفته‌ای به ساحت شه‌نامه‌ای حکیم

این خود چه سخت کاری؟!

آسان توان فشاند!

مشکل توان درود!

بذر منید و کشته من سخت بنگرید:

آفت هزار، در بن هر بذر خفته است،

آفت شناس گر نه منم، وای من که من،

گویم معلمم!

درد آشنای تربیت نسل آدمم!

حرف دگر مراست:

تعلیم راستی.

تشخیص کاستی.

برزیگری مگر که فراموش کرده‌ام؟!

بالنده شاخ عزت فردای زندگی،

بیهوده چون فتد؟!

از جرم بی‌بری؟!

سوزد زخودسری؟

خود را حکیم گویم و گویم معلمم؟

این کار کی کنم؟

مزدور روزگار کنون در کمین ماست!

دژخیم ناسپاسی در آستین ماست!

گر تازه شاخ دانش و تقوا فسرد و مرد،

خاری علم کشد که گل بوستانیم!

درس ادب به پهنه شه‌نامه اندر است.

درس ادب، حماسه‌ی «پروردن» است و بس،

کاین رمز بودن است.

معنای آن خجسته بهاران بی خزان،

کز توس و تابران،

بر دست دیهقان،

در پهنه حماسه جاوید بردمید.

بنگر چه آفرید!

شه‌نامه‌ای به عرش هماننده در سخن.

بالنده‌تر، که جوهر جان و خرد در اوست.

ایران ستای توس کاری جز این کند؟!

آن کو که در ولای علی (ع) نرد عشق باخت،

بنگر که پرورید!

رستم، سپندیار، فریدون، فرود، گیو

گودرز، کاوه، سام، سیاوخش، گستهم.

تا بردمد شکوفه فرهنگ فرهی،

بالد ستاک راستی از بیخ آگهی.

اکوان دیوبین که فروپژمرید و مرد،

ضحاک ماردوش بدان خودسری فسرد.

ایران چنین کند!

زیبایی آفریند و زشتی برافگند.

فردوسی آن عصاره پرهیز و احتشام،

آن گونه پرورد،

کز فر ایزدی،

چونان شناسنامه پدید آرد از سخن،

کز خاک و باد و باران آن را گزند نیست. 
 

از متن یادداشت دکتر مهدی ماحوزی

در مقدمه ویژه‌نامه همایش فردوسی

نظرات 3 + ارسال نظر
شهرزاد سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ق.ظ

شاید بد نباشه زیر این پوستر، شعر امیرحسین ماحوزی رو که درباره فردوسی سروده و در مقدمه کتاب مقالات همایش هست، بیاوریم.

خیلی هم خوب میشه.
فقط خودت باید زحمتشو بکشی

شهرزاد سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ب.ظ

به قول شعر قشنگ شعرهایی که می خوانیم: به چشم

رفتم شعر به چشم رو خوندم
چه قشنگ بود
همیشه چشمانت پر نور

شهرزاد چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:39 ق.ظ

دیشب که دوباره نگاه کردم، دیدم شعر سروده پدر امیرحسین یعنی استاد مهدی ماحوزی است که در این همایش رییس کمیته علمی بوده اشتباهم را همین تصحیح می‌کنم. شعر را به ادامه مطلب بردم.

دکتر مهدی ماحوزی خیلی ساده و صمیمی و مهربانانه آنجا حضور داشتند و کارها را مدیریت می کردند .
گاهی هم از اعضای هیئت رییسه بودند همان سخن کوتاهشان برای سخنران چنان جذاب بود که حاضرین برایشان دست می زدند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد