مرگ یزدگرد

ضرب المثلی داریم در زبان پارسی که:

"شاهنامه آخرش خوشه". البته گاه به طعنه این ضرب المثل گفته می شود.کسی می داند که آخر شاهنامه چیست؟ من می گویم:

آخر شاهنامه "مرگ یزدگرد" است.

این کجایش خوش است؟

اصلن این ضرب المثل اختراع چه قومی است؟ نکند کار اعراب است؟ و یا ایرانیان برای همان طعنه زدن این را ساخته اند؟

نظرات 10 + ارسال نظر
پروانه پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:35 ب.ظ

زاستی از «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی در کتابخوانی یادداشتی نوشته شده است؟

نه.
اونو خوندید؟ من فیلم را دیده ام.

پروانه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:51 ق.ظ

دکتر فریدون جنیدی در یک برنامه رادیویی زنده در مورد سوال خانمی که از وی پرسید: "چرا می گویند آخر شاهنامه خوش است؟" چنین جواب داد:

«این گفته ی دشمنان ایران است . چه گونه می شود که آخر شاهنامه که ما همه ی هستی و دار و ندارمان را از دست می دهیم ، خوش باشد؟ نه! این گفته ی دشمنان ایران است و حتی یکی از این دشمنان کتابی به همین نام چاپ کرده است به نام آخر شاهنامه ، که می گوید هر که درباره ی شاهنامه کار کرده ، در آخر بدبخت شده. »

من هم فکر می کردم که این باشد. مطمئن نبودم. آخر شاهنامه خوش نیست. طعنه است این.
ما هم همه بدبخت می شویم.

پروانه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:56 ق.ظ

امروز از کتابخانه" شاهنامه آخرش خوش است : باستانی پاریزی را گرفتم .

این ینی منتظر یادداشت شما باشیم توی کتابامون؟

پروانه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:54 ب.ظ

بعضی وقتها پیش خودم فکر می کنم همون موقع ها که همه داستان و رمان می خوندند اونجا رونق داشت از وقتی من شروع کردم از شاهنامه و این کتابهای غیر جذاب تاریخ و فرهنگ نوشتن، کم کم همه خنک شدند. برای همین دستمو کشیدم.
شاید بهتر باشه از این کتابهای غیر داستانی اونجا ننویسم تا شاید دوباره دوستان کتابخوانی دور هم جمع شوند.

با هر جور نظر شما باشد.

به تجربه ثابت شده که کارهایی از قبیل وبلاگ نویسی یک کار ذوقی است و چه بسا ذوق که بخوابدُ تعطیل بشوند. کار ساده ای هم نیست. تعهد داشتن به این که باید کاری کرد. تعهد کار سختی است.

آنجا محل نوشتن یادداشت در باره ی کتابهایی است که می خوانیم. هر کس که عضو آن وبلاق وزین است از کتابهایی که می خواند می تواند بنویسد. شما کتابهای مربوط به شاهنامه می خوانید و دیگران کتابهایی دیگر. هیچ کس جای کس دیگری را نمی تواند تنگ کند.

هر کتابی که خواندید و خواستید معرفی کنید بنویسید. ما راه خودمان را می رویم. در همین شکلش هم تا کنون به اندازه همه ی وبلاق های وزین دیگرمان خواننده داشته. همین ما را بس است ز صحبت صغیر و کبیر.

پروانه دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ق.ظ

کتاب " شاهنامه آخرش ..." اثر استاد پاریزی را به مدت یکی دو ساعتی تند خوانی کردم راستش خیلی خوشم نیامد ولی پر از عکس ها و خاطرات به یاد ماندنی است.
به دلیل همان بیت :
بزرگش ندانند اهل خرد/ که نام بزرگان به خُردی برد

من که بزرگ نیستم ولی جسارت بد گفتن از کتاب استاد را ندارم.
این پیوند را نگاه کنید
http://mhdeldar.blogfa.com/post-108.aspx
آن عکسش با دکتر شفیعی کدکنی و هوشنگ ابتهاج از عکس های دلنشین اینترنتی است.

این جمله ی دکتر جنیدی منو به سمت خواندن این کتاب کشاند.
چون تنها کسی که می شناسم کتابی به این نام و با این موضوع که هر کسی در باره شاهنامه کار کرده بدبخت شده ، استاد پاریزی است و "دشمن" نیست!

ولی من بر این باورم که هر کسی با میزان دانش خودش می تواند قضاوت کند. دیگران هم بشنوند و انتخاب و قضاوت کنند. آن ها هم با میزان دانششان.
بگذریم از کسانی که واقعن به همه حمله می کنند و انتقاد می کنند که خود را بزرگ بدارند. در میان منتقدان و سینماگران این را بیشتر می بینم. کسانی که مثلن فلینی را می کوبند که بگویند ما خیلی بهتر از او هستیم.

یک چیزی هم در مورد این شعر بگویم که ما همیشه این را به کار می بریم ولی با تغییر واژه بزرگش و بزرگان با هر واژه ی دیگری که در لحظه کاربردش را نیاز داریم.

فرناز سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ق.ظ http://farnaz.aminus3.com/

این سوال برای من هم بارها وجود داشته - شاهنامه آخرش خوشه - به نظر من شکلی که این ضرب المثل جا افتاده نشان می دهد که ربطی به دشمن یا دوست ندارد .
خواندن شاهنامه بخصوص تا آخر یا شنیدن آن از قول نقالان کار آسانی نبوده اما بسیار مفید بوده .. احتمالا آدمهای کمی از انتهای آن خبر داشته اند چون اینتر نت حتی به شکل هندلی و امروز هم که نبوده .. از نظر من بار حسی این جمله و بخصوص موارد استفاده از آن نشان میدهد که انجام کاری تا انتها مفید است نه اینکه مثلا یعنی پایان خوشی دارد - بیشتر روی پشتکار تاکید می کند و نه خوب یا بد بودن پایان .

خب این هم برداشت دیگری از این ضرب المثله. من خودم هیچ وقت این برداشت و نداشتم. به نظرم برداشت شما از این با جوجه رو آخر پاییز میشمرن می تونه همسنگ باشه. درست می گم؟

فرناز سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:37 ب.ظ http://farnaz.aminus3.com/

اتفاقا من به یاد این جوجه رو ................. بودم و حتی می خواستم اشاره کنم - کم و بیش موارد استفاده ی اینها یکی است اگر اشتباه نمیکنم . کم و بیش .

تازگی خیلی خیلی سعی می کنم که کمتر قضاوت کنم - احساس می کنم اینترنت علیرغم ظاهر متنوعی که دارد نوعی محدودیت فکری به همراه می آورد که اگر متوجه نباشیم همه ی قضاوت هایمان را یک سویه می کند . بیشتر دوست دارم مطلبی را از نگاه های مختلف ببینم حتی اگر این نگاه ها بشدت با نگاه من در تضاد است و دوست ندارم اما تمرین کنم و یاد بگیرم .

من فکر می کنم اینترنت آنقدر گسترده است که به ندرت کسی تصادفی با نظراتی دیگر گزارش به این جا بیفتد. این جا هم کم و بیش آدم هایی که نظراتشان خیلی از هم فاصله ندارد یک دیگر را پیدا می کنند.

فرناز چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:48 ب.ظ http://farnaz.aminus3.com/


(من فکر می کنم اینترنت آنقدر گسترده است که به ندرت کسی تصادفی با نظراتی دیگر گزارش به این جا بیفتد. این جا هم کم و بیش آدم هایی که نظراتشان خیلی از هم فاصله ندارد یک دیگر را پیدا می کنند)

اتفاقا منظورم همین است - این پیدا کردن خیلی حسن دارد ولی شاید عیبش هم همین چیزی باشد که من می گویم . آدم جذب آن چیزها و آن جاهائی میشود که به فکرش نزدیک تر هستند و بعد ناخودآگاه فکر می کند همه با او موافق هستند و باورش میشود که درست همین است !

مگر درست همین نیست؟

ولی همین که خیلی حسن دارد به نظر من کافیست. کار دیگری به نظر من نمی شود کرد. می شود؟ گاهی توی کلاس های درسی تمرینی به دانش آموزان می دهند که یکی از در مخالفت درآید. شاید ما هم بتوانیم این کار را بکنیم.
من دوستی دارم که گاهی بزرگواری می کند و کامنت می گذارد. گامنت هایی گاه مخالف با دیگران. نامش قلی است. تا به حال اینجا نیامده. باید لینک اینجا را برایش بفرستم. شاید او بتواند حرکتی بکند.

پروانه یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ق.ظ

کتاب «شاهنامه آخرش خوش است» را از کتابخانه امانت گرفتم . از اینکه نویسنده همه ش به جستجوی پایان ناخوش اهل شاهنامه بود هیچ خوشم نمی آمد ولی کم کم چنان دیدم نسبت به کتاب با قلم شیرین و استوار پاریزی تغییر کرد که خارج از صف کتاب هایی که باید می خریدم ، کتاب را خریدم و تصمیم دارم یکی از کتاب هایی باشد که در لیست هدیه دادن (بسته به طرف) قرار بگیرد.
این کتاب بسیار ارزشمند است و نه تنها دکتر پاریزی از دشمنان نیستند بلکه از دوستاران تاریخ و فرهنگ ایران نیز هستند.

بمیرد کسی که دکتر را دشمن ایران بداند. خیر از جوانیش نبیند که کسی باستانی را دشمن ایران بداند. و بمیرد کسی که پایان شاهنامه خوانان را ناخوش بداند. -به فتح واو البته.
این جا یک چیزی توی پرانتز بگویم که دکتر میرجلال خیلی سخت ناخوش را می خواند. به نظر کمی تصعنی است. در زبان کردی ناخوش را به فتح واو می خوانند-نه همیشه که گاهی اوقات- و خیلی روان و بی مشکل. البته حرجی بر دکتر نیست. زبانش کردی نیست. نمی دانم و تا جایی که یادم هست توی دو سه بخشی که از داستان سیاوش خوانده ام خوش را داشته ایم. تلفظ خوش در زبانی که ابوالقاسم به کار برده دقیقن همان است که من به کار برده ام.
این را به دان جهت بنبشتم که اگر می خواهید یا می خواهند یاد بگیرید یا یاد بگیرند تلفظ من را یاد بگیرند. درست است عین ..........چی.

پروانه یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:59 ب.ظ

دکتر کزازی کرد کرمانشاه هستند .
البته من پهلوی نمی دانم.

کرمانشاه در زبان اهالی آنجا کرمانشان تلفظ می شود. بعد از انقلاب که نام آن استان شد باختران و مرکزش شد قهرمان شهر، و هیچ وقت این قهرمان شهر جا نیافتاد تا مردمش موفق شدند که نام آن جا را آن گونه که خودشان دوست دارند بگویند، نامش را بی توجه به حضور شاه در آن، گذاشتند استان باختران، به مرکزیت کرمانشان. از ابتدا هم همین بود و به همین ریخت تلفظ می شد. رانندگان ترمینال سنندج وقتی می خواهند مسافر سوار کنند می گفتند، ینی داد می زدند:
کرمانشان. کرمانشان........... و گاهی بدون تلفظ نون. ینی کرماشان
من نمی دانم که این خوش با فتح واو کجایی است. اگر پهلوی است یا نیست. نمی دانم. ولی کرمانشان هم خوش را این گونه تلفظ می کنند. و فکر می کنم که تاکید ایشان بر این فتحه واو ویژه کرمانشانیان است. راست است. ینی راست می گویید. در کرمانشان، این فتحه خیلی واضح تر بیان می شود. ولی در کردی سورانی و هورامی و ......... به ریختی تلفظ می شود که شنونده در ابتدا متوجه ی فتحه ی روی واو نمی شود. بگذریم از این که فکر می کنم در زادن سیاوش است که من به شکلی در ریخت کرمانشانی تلفظش کردم. ینی به گونه ی میرجلال کرمانشانی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد