«چلیپا» در شاهنامه و شرح دو بیت از آغازین داستان سیاوش

کسی را که اندیشه تا خُوَش بُود،    بدان ناخوشی رای، او گَش بُوَد

همی خویشتن را چلیپا کند            به پیش خردمند، رسوا کند؛

آغاز داستان سیاوش


ریشه های واژه چلیپا:

  

یک- این واژه را بر آمده از صِلیبا در آرامی دانسته اند


دو-حبیب الله نوبخت این واژه را در بنیاد ایرانی دانسته است

زولبیا و چلیپا: نوعی از شیرینهای به جا مانده از عصر مهر پرستان به یادگار مانده است به گونۀ نوعی از صلیب کامل است که چهار خط اصلی و خطوط فرعی از مرکز آن منشعب می شوند و دایره ای به گرد این اشعه به رسم «سور» نجسیم شده است.

 و بر اساس نقل هرودت در پایتخت ایران معبدی به نام آفتاب بر آورد و آن را «زلبیا» نام کرد و نقشۀ این معبد به شکل صلیب بوده است


سه- لغتنامه دهخدا:کنایه از خم کردن و منحنی کردن خویشتن در مقام تعظیم و تکریم کسی و اظهار کوچکی کردن.


چهار: در شاهنامه از دید دکتر کزازی:«چلیپا کردن» در معنای کنایی و هنری  «رسوا و انگشت نما گردانیدن» به کار رفته است ،نه در معنی کرنش و نماز بردن.


معنی این دو بیت این است:


هر آن کس که اندیشه ای نادرست و ناپسند داشته باشد، لیک به آن ناخوشیِ رای و دید خویش فریفته باشد و بدان بنازد، خویشتن را در نزد خردوران و رایمندان رسوا خواهد

 گردانید و در نادانی و کانایی،پر آوازه»


کوتاه نویسی  شده از نامۀ باستان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد