مجهول و فردوسی

ما خواستیم که تاریخ شاهان عجم و نسبت و رفتار و سیرت ایشان درین کتاب عل الوِلا جمع کنیم بر سبیل اختصار. از آنچ خوانده ایم در شاهنامه ی فردوسی که اصلی است و کتاب های دیگر که شعبه ی آن است و دیگر حکما نظم کرده اند. چون گرشاسف نامه و چون فرامرزنامه و اخبار بهمن و قصه ی کوش پیل دندان.

و هر چند محال است نظم حکیم فردوسی و اسدی و دیگران و نثر ابوالموید بلخی نقل کردن، که سبیل آن چنان باشد که فردوسی گفت:

چو چشمه بر ژرف دریا بری   /    به دیوانگی ماند آن داوری


(مجمل التواریخ والقصص - تاریخ تالیف حدود 520 ه.ق. نویسنده مجهول)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

نظرات 1 + ارسال نظر
پروانه شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ب.ظ

چه به خودشون احترام می گذاشتند: " ما خواستیم"
فکر می کردم این قاجارها بودند که به خود "ما" گفتن را مد کردند!

شاید واقعن چند نفر بوده اند.
ولی در مورد ما شاهان قاجار که سهل هستند، خود ما هم به خودمان می گویییم ما. ما ینی ما. در افواه به محسن هم مشهوریم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد