جلال الدین همایی و فردوسی


جلوه ی عرش است این درگه کلاه از سر بنه

وادی طور است این جا موزه از پایت بکن

مرقد استاد طوس است این به خاکش جبهه سای

مدفن فردوسی است این بر زمینش بوسه زن

با دورد و با تحیت آستان او ببوس

پس بگو کای در سخن استاد استادان فن

ای ز تو مشکین هوای شعر چون از مشک جیب

ای ز تو رنگین بساط نظم چون از گل چمن

تیغ اگر باشد سخن نباشی تواش سیمین نیام

تیغ اگر باشد سخن، "باشی" تواش سیمین نیام
خود "پیمبر" نیستی "لیکن" بود شهنامه ات
آیتی منزل نه کم از معجز سلوی و "من"
کی بود هم چند یک در دری از نظم تو

آنچه یاقوت از بدخشان خیزد و در از عدن

 

(جلال الدین همایی - آرامگاه فردوسی - یاد نامه ی فردوسی)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی


جلال  الدین همایی در وب لاگ مشاهیر ایران


جلال‌الدین همایی ادیب، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی، در سال ۱۲۷۸ در اصفهان زاده شد. پدرش میرزا ابوالقاسم محمدنصیر متخلص به طرب و جدش ملا محمدرضا همای شیرازی هر دو از شعرا و دانشمندان معروف عصر خود بودند.

جلال‌الدین تحت نظارت پدر دانشمند خود و در خانواده‌ای که کلیه اعضای آن اهل خط و قلم بودند رشد یافت و از اوان کودکی ملزم به فراگیری ادبیات عرب و حکمت و فلسفه شد. در سن ده سالگی منشآت قائم مقام فراهانی، منشآت فرهاد میرزا و منشآت امیر نظام و تاریخ معجم را نزد میرزا عبدالغفار و شاهنامه فردوسی، کلیات سعدی، منتخب قاآنی و غزلیات محمد خان دشتی را در نزد پدر مطالعه کرد و به اطلاعات فراوانی دست یافت.

 جلال‌ الدین‌ تحت‌ نظارت‌ پدر دانشمند خود و در خانواده‌ای‌ که‌ کلیه‌ اعضاء آن‌ اهل‌ خط و قلم‌ بودند رشد یافت‌ و از اوان‌ کودکی ملزم‌ به‌ فراگیری ادبیات‌ عرب‌ و حکمت‌ وفلسفه‌ شد. وی در سن‌ ده‌ سالگی منشأت‌ قائم مقام فراهانی ‌، منشأت‌ فرهاد میرزا و منشأت‌ امیر نظام‌ و تاریخ‌ معجم‌ را نزد میرزا عبدالغفار و شاهنامه‌ فردوسی ، کلیات‌ سعدی ، منتخب‌ قاآنی‌ و غزلیات‌ محمد خان‌ دشتی را در نزد پدر مطالعه‌ کرد و به‌ اطلاعات‌ فراوانی‌ دست‌ یافت. جلال الدین نزد مادر، خواندن قرآن، گلستان و غزلیات حافظ را فرا گرفت. او آموزشهای مقدماتی را در منزل به فرزندش آموخت و پس از آن، جلال الدین به مکتب خانه رفت. در مکتب خانه، نزد بانویی پرهیزگار به نام ملا باجی به مطالعه اصول و فروع دین و عم جزء پرداخت. ملا باجی، زنی عابد و صالح و خداپرست بود که نبات بیگم نام داشت و به ملا باجی مشهور بود. او از بعضی خانواده های محله، چند دختر و پسر را به شاگردی می پذیرفت. گیسوانی سفید و رویی نورانی و روحانی داشت و با محبت فراوان، اصول و فروع دین و آداب وضو و نماز و روزه و کتاب عم جزء را به شاگردانش می آموخت. جلال الدین این دروس را قبلاً در خانه از مادر آموخته بود، اما ملاباجی آن را تکمیل کرد.
در مدت کوتاهی که جلال الدین در مکتب خانه ملاباجی عم جزء را تمام کرد، مادر جلال الدین شخصاً به مکتب رفت و یک کلاه قند شهری و یک دست لباس زنانه، شامل پیراهن و چارقد و شلوار و چادر نماز و کفش با بشقابی نقل بادام به ملا باجی هدیه کرد. جلال الدین 6، 7 ساله بود که به مکتب میرزا عبدالغفار رفت. هوش و استعداد او در تعلیم، چنان بود که همان روز اول، تحسین استاد را برانگیخت. روز اول، میرزا عبدالغفار، دیوان حافظ را باز کرد و جلال الدین همان طور که در خانه نزد پدر و مادر آموخته بود، آن را صحیح و کامل با صدای رسا خواند. استاد، جلال الدین را تحسین کرد. بعد عیالش را صدا زد و از او خواست اسپند بیاورد. اسپند آوردند و آتش زدند و بعد به پدر جلال الدین پیغام فرستاد که قدر این کودک را بدانید …
همائی‌ از سن‌ یازده‌ سالگی به‌ مدت‌ بیست‌ سال‌ در مدرسه‌ نماورد از مدارس‌ قدیم‌ ومعروف‌ اصفهان‌ که‌ مرکز دانش‌ و فرهنگ‌ این‌ شهر بود به‌ کسب‌ علوم‌ اسلامی پرداخت‌ . جلال‌ طی این‌ سالها ادبیات‌ عرب‌ ، فقه ‌، اصول‌ ، تفسیر ، درایه ‌،رجال‌ ، هیئت‌ ، نجوم ‌، استخراج‌ تقویم ‌، فنون‌ ریاضی ‌، طب‌ و فلسفه‌ را در نزد بزرگ‌ترین‌ علما و روحانیون‌ ایران‌ فراگرفت‌ و خود نیز مدتی‌ مدرس‌ بزرگ‌ترین‌ حوزه‌ های علمی و ادبی‌ اصفهان‌ بود. جلال‌ الدین‌ در سال‌ ۱۳۰۰ به‌ نظام‌ آموزشی‌ جدید پیوست‌ و ابتدا به‌ تدریس‌ در مدرسه‌ صارمیه‌ اصفهان‌ پرداخت‌; سپس‌ در سال‌ ۱۳۰۷ به‌ تهران‌ آمد و ازطرف‌ وزارت‌ معارف‌ وقت‌ عهده‌ دار تدریس‌ فلسفه‌ و ادبیات‌ در تبریز گردید. همائی درسال‌ ۱۳۱۰ ‌ به‌ تهران‌ منتقل‌ شد و در دارالفنون ، دبیرستان‌ نظام‌ و دانشکده‌ افسری‌ به‌ تدریس‌ ادبیات‌ پرداخت‌. از شاگردان استاد در این دوره عبارتند از: دکتر ذبیح الله صفا، دکتر حسین خطیبی و دکتر اکبر شهابی. وی پس‌ از تأسیس‌ دانشگاه‌ تهران‌ به‌ این‌ دانشگاه‌ دعوت‌ شد وسالها در دوره‌ دکتری‌ دانشکده‌ های حقوق‌ و ادبیات‌ تدریس‌ کرد و مدتی نیز عضو فرهنگستان‌ ایران‌ بود. استاد همائی‌ دو دوره‌ نیز به‌ دعوت‌ دانشگاههای‌ بیروت‌ و لاهور در این‌ دانشگاهها تدریس‌ نمود که‌ با استقبال‌ محافل‌ علمی‌ این‌ کشورها مواجه‌ شد. در سال‌ 1356 دانشگاه‌ تهران‌ مراسم‌ بزرگداشت‌ این‌ استاد بزرگ‌ تاریخ‌ و فرهنگ‌ ایران‌ را برگزار کرد و در این‌ مراسم‌ نسخه‌ ای از کتاب‌ همائی‌ نامه‌ که‌ به‌ قلم‌ همکاران‌ وارادتمندان‌ استاد تهیه‌ شده‌ بود به‌ او تقدیم‌ گردید. استاد جلال‌ الدین‌ همائی‌ علاوه‌ بر تألیف‌ و تصحیح‌ کتب‌ متعدد شعر هم‌ می‌سرود وبیش‌ از پانزده‌ هزار بیت‌ او در دیوانی‌ گرد آوری‌ شده‌ است‌. از مشهورترین‌ اشعار او مسجد کبود است‌ که‌ در وصف‌ مسجد کبود تبریز و اظهار تأسف‌ از ویرانی‌ آن‌ سروده‌ است‌.

تحصیل علوم عقلی

علاوه بر تحصیل زبان و ادبیات عرب و فقه و اصول، مرحوم استاد همایی علوم عقلی را نیز در خدمت مشاهیر عصرخود فرا گرفت. از جمله استادان ایشان در علوم عقلی شیخ محمّد خراسانی است که مرحوم همایی حدود هیجده سال نزد ایشان امّهات متون فلسفی و عرفانی مانند شرح شمسیه و شرح منظومه و شرح هدایه و اشارات و شفا و اسفار و شرح نصوص و شرح مفتاح الغیب قونوی را تحصیل کرد. کلیّاتقانون را نزد شیخ محمّد حکیم و قسمت معالجات قانون را نزد حاج میرزا علی شیرازی و دو دوره هیأت مسطحه استدلالی و خلاصة الحساب شیخ بهایی را نزد حاج آقا رحیم ارباب و دوره کامل فن نجوم و معرفة التقویم را در حضور ملا عبدالجواد آدینه‏ای فرا گرفت. از دیگر استادان معقول استاد همایی شیخ اسداللّه حکیم قمشه‏ای است که سال‏ها از محضر ایشان استفاده کرده‏اند.

نیل به درجه اجتهاد

بر اثر سخت کوشی‏های مستمر طولی نکشید که استاد همایی به دریافت چند فقره اجازه روایت و اجتهاد از علمای بزرگ عصر نایل آمد که از آن جمله است:
اجازه روایت از آیت اللّه حاج شیخ مرتضی آشتیانی؛ اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه شیخ محمّد حسین فشارکی که از فقهای بزرگ و مدرسانِ بنام حوزه اصفهان بوده‏اند، اجازه روایت و اجتهاد از آیت اللّه سیّد محمّد نجف آبادی (م 1358 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه حاج میرزا عبدالحسین سید العراقین خاتون آبادی (م 1350 ق)؛ اجازه اجتهاد از آیت اللّه میرزا ابوطالب محتشمی که از علمای کم نظیر در زمینه تسلط به علوم اسلامی بودند.
استاد همایی مانند غالب دانشمندان ایرانی گاهی به تفنن شعر هم میسراید و در شعر " سنا " تخلص می کند . شعر همایی در مایه سنتی فارسی است . پختگی معنی و اندیشه در آن بارز است . از فصاحت الفاظ و استواری بیان برخوردار است و در عین حال زبان او روان و روشن و ساده است . در میان اشعار او اثری از هجو و استهزاء دیده نمی شود . اشعار همایی دارای مضامین اخلاقی ، عرفانی و معارف والای انسانی می باشد که به حق می توان شعر همایی را " شعر متعهد " نامید . به طور کلی اشعار همایی با مضامین زیر همراه است .
1- پند نامه های اخلاقی
2- مدح و منقبت اهل بیت
3- اندیشه های فلسفی و عرفانی
4- تجلیل از بزرگان علم و ادب
5- شکوه و شکایت از اوضاع نابسامان روزگار
از استاد همایی بیش از پانزده هزار بیت شعر به جا مانده است .

تخلّص جلال الدین همایی

استاد جلال الدین همایی درباره انتخاب تخلّص شعری خرد می‏گویند:
«رسم پیشینگان بر این بود که تخلّص شاعر مبتدی را استادان پیش قدم معیّن می‏کردند من از حدود چهارده سالگی که به مقتضای طبع موزون سخنی می‏بافتم، به منتخب حدیقه سنایی که هزار و یک بیت است، علاقه شدید داشتم و آن را از بر کرده بودم. عمّ بزرگوارم میرزا محمّد «سها» که پیشوای شعرای اصفهان بود و در این فن سمت استادی بر من داشت، فرمود که به تناسب سنایی تخلّص «سنا» اختیار کنم. من نیز به احترام گفته او این تخلّص را تا امروز تغییر نداده‏ام. فقط گاهی با کلمه همایی تخلص کرده‏ام».

فعالیتهای آموزشی : استاد همایی در دوران طلبگی از تعلیم غافل نبود و به تدریس معلوم و منقول می پرداخت.استاد برای تامین معاش خود از سال 1302 شمسی وارد خدمت فرهنگ گردید و چندی در دبیرستانهای تبریز به تدریس ادبیات فارسی اشتغال ورزید و در سال 1306 شمسی به تهران منتقل شد و در دبیرستان دارالفنون به تدریس پرداخت . سپس به استادی دانشگاه تهران رسید و در دانشکده ادبیات و دانشکده حقوق ، عهده دار گردید . [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92ـ سخنوران نامی معاصر ایران ، سیدمحمدباقر برقعی ، ج3 ،ص 1807 ]
 سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : از استاد همایی مقالاتی تحقیقی و انتقادی زیادی در نشریات کشور انتشاریافته است. علاوه بر آن استاد در برخی از کنگره ها و مجامع علمی شرکت می نمود. وی طبع شاعرانه نیز داشته و در سبک اساتید کهن شعر می سرود ؛ او در نظم انواع شعر ، به خصوص ساختن ماده تاریخ ، مهارت و استادی کامل داشت. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92ـ سخنوران نامی معاصر ایران ، سیدمحمدباقر برقعی ، ج3 ،ص 1807 ]
 آرا و گرایشهای خاص : استاد همایی تصحیح متون را از منظری ویژه می نگریسته است. وی تصحیح را امری فراتر از ‹‹ مقابله و ثبت نسخه بدل ها ›› می شمرد و در مختاری نامه از این که برخی اهل روزگار در کار تصحیح به مقابله نسخ اکتفا می کنند گله کرده است. تصحیح از استاد همایی ، کاری اجتهادی است که باید به دست اهل فن ( یعنی کسی که گذشته از آیین های مشترک تصحیح متون ، از علم مورد بحث در متن هم مطلع باشد ) انجام گیرد. همچنین وی این پنداشته بعضی معاصران را که دستنوشت اقدم را « اصح » تلقی می کنند ، مورد انتقاد قرار می دهد و قدمت را تنها ملاک درجه صحت نمی داند. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 93 ]
 جوائز و نشانها : استاد همایی در سال 1308 جهت تالیف کتاب تاریخ ادبیات نشانهای علمی درجه دوم و مدال و نشان درجه اول علمی را کسب نمود. [چهره های آشنا ، تهران : انتشارات کیهان ، ص 665 ]

آثار و تالیفات
استاد جلال‌الدین همایی در طول عمر با برکت و پر افتخار علمی و ادبی خود بیش از پنجاه اثر چاپ شده و نشده ارزنده دارد که هر یک می‌تواند به تنهایی نمونه شایسته ای برای نشان دادن مقام علمی این علامه بزرگ بوده باشد و این آثار زیر آثار چاپ شده آن استاد بزرگ می‌باشد.
1ـ مولانا چه می‌گوید
2ـ طلبه عطار و نسیم گلستان
3ـ سیر مثنوی مولوی (داستان قلعه ذات الصور)
4ـ مقام حافظ
5ـ دیوان طرب
6ـ مختاری نامه
7ـ تصحیح دیوان حکیم مختاری غزنوی
8ـ غزالی نامه
9ـ صناعات ادبی دانشگاهی
10ـ طربخانه (درباره رباعیات خیام)
11ـ رساله اصفهانی پاسدار
12ـ برگزیده دیوان سه شاعر اصفهانی (طرب ـ سها ـ عنقا)
13ـ شرح احوال سروش اصفهانی
14ـ صناعات ادبی (دبیرستانی)
15ـ صرف و نحو و قرائت عربی (3 جلد)
16ـ رساله تحقیقی در احوالات مولانا
17ـ منتخب اشعار خود استاد
18ـ دوره کتاب درسی فارسی ـ دستور و تاریخ ادبیات
19ـ دستور کلاسهای 5 و 6 ابتدایی
20ـ رساله تحقیقی درباره دستور زبان فارسی
21ـ تحقیق در احوال خواند میر مولف حبیب السیر و میرخواند صاحب روضه الصفا
22ـ سه جلد کتاب فارسی دبیرستانی
23ـ معیار العقول
24ـ رساله شعوبیدی
25ـ دستور زبان فارسی دوره ابتدایی
26ـ مثنوی ولدنامه
27ـ تاریخ ادبیات ایران
28ـ التفهیم ابوریحان بیرونی
29ـ منتخب اخلاق ناصری
30ـ مقدمه اخلاق ناصری
31ـ مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه عزیز الدین محمود کاشانی
32ـ نصیحه الملوک امام محمد غزالی
33ـ کنوز المغربین در علوم غریبه منسوب به حکیم ابو علی سینا
34ـ رساله ای در شرح شعرای اصفهان قرن 13 و 14.

نظرات 3 + ارسال نظر
شهرزاد سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ق.ظ

بسیار سپاسگزارم که زحمت می کشید و ارچ و ارزش فردوسی را با شواهدی که از زبان بزرگان ایران زمین و غیر ایرانی می آورید، به این زیبایی نشان می دهید.
وقتی این شعر را می خواندم به نظرم آمد، شعر در جاهایی نیاز به اصلاحات اندکی دارد، با اجازه اینجا می نویسم:

* تیغ اگر باشد سخن، "باشی" تواش سیمین نیام

* خود "پیمبر" نیستی "لیکن" بود شهنامه ات

*آیتی منزل نه کم از معجز سلوی و "من"

http://nashibofaraz.blogsky.com/author/256764240910622/


ممنون. ولی کار زیادی نمی کنم. بیشتر یک کپی پیسته.

در مورد شعر ینی لینکی که مربوط به نبشته ی خودتان بود درسته؟

شهرزاد سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ق.ظ

تصویری از سروده استاد همایی در آرامگاه فردوسی

http://s1.picofile.com/file/6667817902/ferdowsi_homaee.jpg

این عکس رو بهتره ببرم توی متن.
ممنون.

شهرزاد سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:09 ب.ظ

به هر حال زحمت تایپش با شماست و تا جایی که اطلاع دارم، از آنچه در نشریه جشنواره آمده کمتر می شود در اینترنت پیدا کرد، این ها برای مستند کردن پژوهش های دانشجویان خیلی کاربرد دارد و از همین جهت خیلی ارزشمند است.
در مورد شعر هم باید بگویم من شعر آن پست را از روی عکسی که از متن شعر استاد همایی در آرامگاه فردوسی گرفته بودم، نوشتم بنابراین به نظرم آن متن درست تر آمد.

این شعر برابر با کامنت شما درست شد.
من عین آن چیزی که در آن نشریه بود را را تایپ کردم. ولی حتمن متن شما درست است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد