نکوهش غرور در شاهنامه

در شاهنامه غرور بسیار نکوهیده شده است. این غرور در پایان داستان جمشید با این بیتها نمایان می شود: 

تعداد «من» ها را در این چند بیت بشمرید: 

چُنین گفت با سالخورده مِهان / که جز خویشتن را ندانم جهان 
هنر در جهان از من آمد پدید / چو من نامور تخت شاهی ندید 
جهان را به خوبی من آراستم / چُنان ست گیتی کجا خواستم 
خور و خواب و آرامتان از من ست / همان پوشش و کامتان از من ست 
بزرگی و دیهیم شاهی مراست / که گوید که جز من کسی پادشاست 


بی تردید جمشید تا وقتی به گناه آلوده نشده است از بهترین پادشاهان شاهنامه است . هنگامی که جمشید به خود دروغ می گوید فره ایزدی از او بیرون می رود .
 
برای جمشید در متن های کهن سه گناه آورده اند 
یک :گوشتخواری 
دو : دروغ 
سه :غرور 
در واقع هر سه یک معنا دارند: 

دروغ: ادعای خدایی او یک دروغ است 
غرور:تصویر کاذب دروغ اصلی است که به خودش می گوید همان من ِ دروغین است 
گوشتخواری: وقتی گوشتی بزای خدایی قربانی میشود بخشی از قربان از آن خداست و جمشید بخشی را خورده که از آن خدا بوده.
 
و عاقبت کار جمشید چنین شد:

چُن این گفته شد فرّ یزدان از اوی / بگشت و جهان شد پر از گفت وگوی
هنر چون بپیوست با کردگار / شکست اندرآورد و برگشت کار 
چه گفت آن سَخُنگوی با ترس و هوش / که خسرو شدی بندگی را بکوش 
به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس / به دلْشْ اندرآید ز هر سو هراس 
به جمشیدْ بر تیره گون گشت روز / همی کاست آن فرّ گیتی فروز

برداشت از سخنان دکتر امیر حسین ماحوزی

نظرات 4 + ارسال نظر
فرانک چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:41 ق.ظ

این مسئله ی گوشتخواری خیلی اهمیت دارد. انسان کهن گوشتخوار بوده هیچ کس این را انکار نمی کند. ابتدا شکارگری و بعد کشاورزی در مسیر زندگی انسان بوده است. در طوایف بدوی و قبایلی که هنوز به صورت بدوی زندگی می کنند. گوشتخواری ای که در انسان عصر شکارگری دیده می شود گوشتخواری دردناکی است که حتا در ان ها انسان خواری هم دیده می شود(رجوع شود به جامعه شناسی قبایل کهن انسانی). حالا این گوشتخواری ای که جمشید از ان نهی می شود را ربط دهیم به شکلی از گوشتخواری قبایل کهن انسانی و بعد گوشتخواری ضحاک را پس از جمشید در نظر آوریم. مغز خواری ماران ضحاک را پیش رو بگذاریم... به گمانم بسیاری از مسائل ناگفته اشکار می شود...[به یاد داشته باشیم که خوردن گوشت در شاهنامه بسیار اتفاق می افتد که نکوهیده نیست مثل بریان کردن گور و غرم و خوردن ان ها] پس، از این مسئله هم می توانیم مفهوم گوشتخواری را فراتر از بریان کردن و خوردن گوشت گور و میش کوهی دانست.

بله این قسمت گوشتخواری داستان برای من هم روشن نیست چون اگر گوشتخواری اشتباه باشد پیس باید گیاهخواری کنیم و گیاه هم جان دارد پس باز هم کار نادرستی است پس چی بخوریم.. یک مثل معروف هست:

هوا بخوریم کف....

هدف من بیشتر از نوشتن این یادداشت نکوهش غرور بود. اگر به پرواز جمشید و کاوس به چشم یک حرکت علمی نگاه کنیم خیلی هم خوب بوده ولی یک دید دیگر هم هست و آن اینکه دچار غرور دروغین شده اند و آن مورد نکوهش است.

نیره جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:11 ب.ظ

در آموزه های آیینی دروغ را کلید تمام گناهان می دانند و من در این سی و چند سالی که در این سیاره خاکستری زندگی کردم، این حقیقت را با بند بند وجودم دریافتم. دروغ خیلی پلید است و غرور، نمایی از دروغ. آنسان های دروغ گو آدم هایی به شدت ضعیفند... و البته بارها تلاش کردم که تا می توانم از دروغ های ریز و درشت، به ویژه دروغ های ریز و کوچیکی که به شکل عادت و به ظاهر بی اهمیت بر زبان جاری می شود و آن قدر طبیعی است که هیچ حسی از دروغ بودنشان نداریم، پرهیز کنم. اتفاقن همین دروغ کوچیک ها ترک کردنشون سخت تره. فهمیدم هر جا که می ترسم، یعنی ضعیفم و احساس ترس می کنم نزدیکه که دست به دروغ بزنم و مدام با خودم می جنگم که شجاع باشم و صداقت داشته باشم و این لحظات خیلی لحظات ناب و شیرینی هستند. فره ها با صداقت در وجود آدمی جریان می یابند. زیاده گویی شد، ببخشید.

وحید یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1400 ساعت 08:26 ب.ظ

واقعا بزرگترین دروغ غرور است یعنی من غیر واقعی انسان که دروغی است که انسان به خودش می‌گوید جالب بود

تهلعغلعل چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1402 ساعت 10:16 ب.ظ

سلام ممنون فقط میشود تاریخ سخنان دکتر ماحوزی را قرار ذهید

سلام به تاریخ پست توجه بفرمایید
اول مهر 1391
آن زمان من به کلاس های شاهنامه ایشان می رفتم و یا شاید از سخنرانی های ایشان آن زمان برداشت کرده ام. به یاد ندارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد