امیر علی شیر نوایی و فردوسی

فردوسی، نام او ابوالقاسم حسن بن علی طوسی است و سلطان شعراست و شاهنامه شاهدسلطنت اوست.



(امیر علی شیر نوایی - مجالس النفائس)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی



پ.ن.

این تعیین جای سلطنت را خیلی پسندیدم. تا به حال نشنیده بودم. ای کاش سی و پنج سال پیش از این آن را خوانده بودم. شاید هم خوانده ام و گذشته ام.

بیشتر  بنویسم: بسیار پیش آمده که گفته اند:

فلانی سلطان فلان است.

ولی کسی محل سلطنت یا به قول امیرعلی شیر، شاهد سلطنت ِ فلان را تعیین نمی کرد.

البته لازم به یادآوری نیست که منظور من از شکل بیان است. وگرنه شنیده ایم که:

فلانی سلطان فلان است. و فلان، گواه بر این مدعا. یا شاهد این مدعا.

ارنست رنان و فردوسی

فردوسی مظهر اصالت نژاد ایرانی است. به افتخار و معنویت ایمان دارد. بشر دوست است و انسانی فکر می کند. خوبی را صمیمانه دوست دارد و پیشرفت مدنیت را ماموریت و هدف واقعی بشر می داند.

این قهرمان برای ما بیگانه نیست. از خود ماست.

فردوسی، حافظ، خیام، سه نماینده ی برجسته ی این اعجاز شگفت انگیزی هستند که ادبیات ایران نام دارد. و وجود آن بالاترین سند بقا و ثبات تبوغ نژاد آریایی در غم انگیزترین و تلخ ترین ماجراهای تاریخ آسیاست.


(ارنست رنان - وفات 1892 م. مطالعات تاریخی و سفرها. نقل از کتاب ایران در ادبیات جهان. جلد اول. ترجمه و نگارش شجاع الدین شفا)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

هرمان آته و فردوسی

"مهارت استاد در حکایتهای لیریک شاهنامه مانند مرتبه ی موثر مرگ پسرش و سرود مازندران و نظایر آن جلوه می کند. این هنر در اشعار دیگر متفرقه که به او نسبت داده شده و بعض آن ها مسلمن از او نیست، کم تر است. ولی در باب حماسه و داستان باید گفت وی نه تنها خلاقیت داشته، بلکه یکی از بزرگترین نمایندگان هنر داستان نویسی و یا استاد اول آن نوع شعرست. به خصوص از لحاظ نمودار ساختن حقایق روحی و تعمق در احوال نفسانی کسی را یارای برابری با استاد نیست و شاید از اخلاف او بتوان فخرالدین اسعد گرگانی را از این حیث با او مقایسه کرد. ولی در هر صورت هیچ فردی حتا نظامی نتوانسته است در این فن از استاد برتری جوید.


(هرمان آته - وفات 1917 م. تاریخ ادبیات پارسی - ترجمه ی دکتر رضازاده شفق)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی



هرمان آته در ویکیپدیا

یوگنی برتلس و فردوسی

"بدیهی است مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت نام پر افتخار شاعر بزرگ هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود جاوید خواهد ماند. فردوسی شاهنامه را با خون دل نوشت و به این قیمت خریدار محبت و احترام ملت ایران نسبت به خود شد. و یکی از بهترین درر های نایاب را به گنجینه ی ادبیات جهانی افزود


(یوگنی برتلس - وفات 1957 م. منظور اساسی فردوسی - هزاره ی فردوسی)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی


در ادامه ی مطلب از دائره المعارف اسلامی بخوانید یا همین جا تقه بزنید

ادامه مطلب ...

شهریار و فردوسی

در قعر هزارساله ی غار قرون

از کشور یادهای یک قوم اصیل

کان جا قرق غرور قومیت اوست

یک منظره ی شکوهمندی خفته است

یک دورنمای دل فروز تاریخ

«ایران» قدیم !

 

***

ادامه مطلب ...

بزرگداشت فردوسی


به مناسبت بزرگداشت فردوسی و روز فردوسی، بیست و پنجم اردیبهشت ماه، نشریه خراسان، ویژه نامه ای چاپ کرده که در بالا می بینید.

در این ویژه نامه می خوانیم:

گفت و گو با: دکتر دادبه، یاحقی، کزازی، آیدانلو، جنیدی، هرمیداس باوند، ........

و نوشته هایی از:

عزیز یوسفی، شاه منصور خواجه اف، .........

با مقالاتی چون:

من ایرجم پسر فریدون

نقلی دیگر از نقالی تا سرایش شاهنامه -درمورد نقالان، خادمان بی نام و نشان شاهنامه-

پیمان داران و پیمان شکنان شاهنامه

چرا به فردوسی حکیم می گوییم

دمی با نغز سروده های حکیم طوس

غفلت سینما و تلویزیون از شاهنامه

...................

دیگر خودتان بروید و آن راتهیه کنید.

این ویژه نامه در یک صد و سی صفحه تمام رنگی و به قیمت دوهزار تومان روی پیشخوان روزنامه فروشی هاست.

آذر بیگدلی و فردوسی

حکیم ابولقاسم فردوسی، هو حسن بن اسحاق شرفشاه طوسی .. الحق شاهنانمه بر وفور علم و حکمت او دلیلی واضح است. در مراتب سخنوری رکن رکین ارکان اربعه است و سه رکن دیگر از استادان به استادی او قائل و مقرند (انوری و نظامی و سعدی او رامدح گفته اند) هر چند به تصاریف زمان و انقلاب دوران و اختلال ایران، امروز شاهنامه ای که صحت داشته باشد وجود ندارد. با وجود این مقابل اشعار فصیح بلغا و افکار بلیغ فصحا در هر عالم شعر خوب و سخن مرغوب دارد و در این هفتصد سال کسی از زمره ی شعرا نیامده که راه هم چشمی او سنجد، بلکه احدی نبوده که سر ار ریقه ی شاگردی او پیچد.



(لطفعلی بیگ آذر بیگدلی - وفات 1195 ه.ق. آتشکده ی آذر)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

سلیمان راوندی و فردوسی

".... و نام نیک مطلوب جهانیان است، و در شاهنامه که شاه نامه ها و سر دفتر کتاب هاست، مگر بیشتر از هزار بیت مدح نیکو نامی و دوستکامی است."


(محمدبن علی بن سلیمان راوندی - راحه الصدور - تاریخ تالیف 559 تا 603 ه.ق.)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

نظامی و فردوسی

سخنگوی پیشینه دانای طوس / که آراست روی سخن چون عروس

در آن نامه کان گوهر سفته راند / بسی گفتنی های ناگفته ماند

اگر هرچه بشنیدی از باستان / بگفتی، دراز آمدی داستان

نگفت آنچه رغبت پذیرش نبود / همان گفت کز وی گریزش نبود

دگر از پی دوستان توشه کرد / که حلوا به تنها نشایست خورد

نظامی که در رشته گوهر کشید / قلم دیده ها را قلم در کشید

به ناسفته دری که در گنج یافت / ترازوی خود را گهر سنج یافت

شرفنامه را فرخ آوازه کرد / حدیث کهن را بدو تازه کرد


(نظامی گنجوی - وفات 614 ه.ق. - شرف نامه)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

خاقانی و فردوسی

شمع جمع هوشمندان است در دیجور غم / نکته ای کز خاطر فردوسی طوسی بود

زادگان طبع پاکش جملگی حوراوشند / زاده حوراوش بود، چون مرد فردوسی بود


(منسوب به خاقانی - وفات 595 ه.ق. - نقل از مجمل فصیحی خوافی)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی