مجتبا مینوی و فردوسی


شاهنامه بنایی بلند و یادگاری بزرگ است از عصر پهلوانی ایران، از عصر جمشید و فریدون و کیخسرو و رستم گرفته تا ظهور شاهنشاهی ساسانیان و انقراض آنان. در این کتاب از هر نوع فکر و موضوع، خواه پهلوانی و حماسی، خواه عاشقانه و غزلی، خواه اندرزی و تعلیمی، خواه رمزی و لغزی، خواه داستانی و اساطیری، که بتوان آن را در حوزه مفهوم شعر درآورد موجود است. به قول سعدی:

هر باب از این کتاب نگارین که برکنی

همچون بهشت گویی از آن باب خوشتر است

شاهنامه ی فردوسی از برای ما از چند لحاظ اهمیت دارد و بزرگ است. اولن اثر هنری بسیار عظیمی است. به قیاس با کتابهای هنری دیگر دنیا، با حماسه های ملی سایر ملل که بسنجیمش بسیار بلند و عالی است و هیچ پای کمی از هیچ یک ندارد و برای ما از همه آنها بالاتر است. ثانین تاریخ داستانی ایران و حاوی قصص ملی ماست. سند اصالت ما و سند  ِ ریشه داشتن و پدر و مادر داشتن ماست. اجداد ما این ها بوده اند. ثالثن از لحاظ این که زبان پارسی وسیله ی استحکام  علقه اتحاد و ارتباط طوایف ایرانی است و شاهنامه مایه و پایه زبان پارسی را چنان غنی و محکم کرد که از آن پس فراموش شدنی و از میان رفتنش محال بود. این کتاب پایه و بنیاد اتحاد قومی ما به شمار می آید.


(مجتبا مینوی - فردوسی و مقام او -کتاب نقد حال)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

ادامه مطلب ...

عیسا صدیق و فردوسی

فردوسی بهترین نمونه ی یک فرد خوب ایرانی است. فردوسی تمام اوصاف و خصائل یک مرد بزرگ را داراست. شرافت نفس، مناعت طبع، علو همت، رحم و  شفقت از مزایای اخلاقی اوست. از مصائب و بدبختی های دوست و دشمن، هر دو، متاثر می شود.

فردوسی عزت نفس و عواطف عالی داشته. شیعه بوده و نسبت به معتقدین سایر مذاهب تساهل داشته است. فردوسی فوق العاده میهن پرست بوده ولی خودپسند یا دشمن بیگانگان نبوده است.

فردوسی یه وسیله ی شاهنامه، تاریخ قدیم ایران را احیا کرده و موجب شده است که برای نسل های بعد باقی بماند. روح ایران باستان را که ممکن بود  حوادث ایام محو و نابود سازد برای آیندگان محفوظ داشته است.


(عیسا صدیق - چهل گفتار)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

ادامه مطلب ...

حبیب یغمایی و فردوسی


اگر تمام ثروت ایران را از عصر محمود غزنوی تا کنون دریک کفه ی ترازو و شاهنامه ی فردوسی را در یک کفه ی دیگر قرار دهند، در پیشگاه خردمندان و صاحب دلان جهان این کفه دوم سنگین تر خواهد بود. زیرا به دست آوردن زر و سیم از منابع دریایی و زمینی به حد وفور امکان دارد. ولی پدید آمدن شاعری چون فردوسی با آن همه لطافت طبع و کمال ذوق که شاهنامه ای بپردازد و به بازار ادب عرضه دارد، محال و ممتنع است. چنان که اکنون هم که درست ده قرن از زمان او می گذرد، چونین کسی نیامده است.

هر ملتی را چون هر فردی شناسنامه ای است. شاهنامه شناسنامه ملت ایران و سند مالکیت ایرانیان است. نیاکان ما را، هم به خود ما، و هم به دیگر مردم جهان شناسانده و قبایل گوناگونی که در این سرزمین وسیع پراکنده اند، هم زبانی آموخته و پیوستگی و یگانگی بخشیده است.


(حبیت یغمایی -کباب فردوسی و شاهنامه)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

یغمایی یکی از معدود انسانهای روی زمین بود که باور داشت که روزی خواهد مرد. یادداشت روی سنگ مزارش از خودش است. قابل توجه کسانی که تصور می کنند عمر جاودان دارند.


حبیب یغمایی


ادامه مطلب ...

دولتشاه سمرقندی و فردوسی

اکابر و افاضل متفق اند که شاعری درین مدت روزگار اسلام مثل فردوسی از کتم عدم پای به معموره ی وجود ننهاده و الحق داد سخنوری و فصاحت داده و شاهد عدل بر صدق این دعوی کتاب شاهنامه است که در این پانصدسال گذشته از شاعران و فصیحان روزگار هیچ آفریده ای را یارای جواب شاهنامه نبوده و در این حالت از شاعران هیچ کس را مسلم نیست و این معنی هدایت خدایی است.


(دولتشاه سمرقندی - تذکره الشعرا - تاریخ تالیف 892 ه.ق.)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

ادامه مطلب ...

سجاد آیدانلو و فردوسی

این مطلب از این جا آورده شده است. 

*** 

این بیت از فردوسی نیست!
سجاد آیدنلو
سالهاست که در برخی پژوهش ها و مصاحبه های شاهنامه شناسی، بیتی معروف دستاویز داوری و نتیجه گیری درباره ی موضوع «زن در شاهنامه» قرار گرفته است و می گیرد:

زن و اژدها هر دو در خاک بِه
جهان پاک ازین (زین) هر دو ناپاک بِه

برای نمونه یکی از شاهنامه پژوهان با استناد بِدین بیت و دو بیت پیش از آن نوشته اند:
گزاینده تر و تندتر سخنی که در شاهنامه از خامه ی فردوسی در حق زن نقش صفحه شده است، در این داستان {داستان سیاوش} است. و درباره ی بیت سوم از آن ابیات یا همان بیت مورد بحث معتقد اند (اگر در بیت سوم حکمی تند و سخنی گَست و تلخ نهفته است، باز از آن نابکاری های سودابه ناشی شده است و قابلیت توجیه دارد).

در کتابی علمی تحقیقی که در اصل برای درس ادبیات حماسی در دوره ی دکتری ادبیات فارسی تالیف شده، این بیت یکی از مستنداتِ برخوردهای تند و خشن فردوسی با زنان است. در کتاب "ارسال المثل" در شاهنامه پس از ذکر این بیت آمده است:

ادامه مطلب ...

امیر علی شیر نوایی و فردوسی

فردوسی، نام او ابوالقاسم حسن بن علی طوسی است و سلطان شعراست و شاهنامه شاهدسلطنت اوست.



(امیر علی شیر نوایی - مجالس النفائس)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی



پ.ن.

این تعیین جای سلطنت را خیلی پسندیدم. تا به حال نشنیده بودم. ای کاش سی و پنج سال پیش از این آن را خوانده بودم. شاید هم خوانده ام و گذشته ام.

بیشتر  بنویسم: بسیار پیش آمده که گفته اند:

فلانی سلطان فلان است.

ولی کسی محل سلطنت یا به قول امیرعلی شیر، شاهد سلطنت ِ فلان را تعیین نمی کرد.

البته لازم به یادآوری نیست که منظور من از شکل بیان است. وگرنه شنیده ایم که:

فلانی سلطان فلان است. و فلان، گواه بر این مدعا. یا شاهد این مدعا.

ارنست رنان و فردوسی

فردوسی مظهر اصالت نژاد ایرانی است. به افتخار و معنویت ایمان دارد. بشر دوست است و انسانی فکر می کند. خوبی را صمیمانه دوست دارد و پیشرفت مدنیت را ماموریت و هدف واقعی بشر می داند.

این قهرمان برای ما بیگانه نیست. از خود ماست.

فردوسی، حافظ، خیام، سه نماینده ی برجسته ی این اعجاز شگفت انگیزی هستند که ادبیات ایران نام دارد. و وجود آن بالاترین سند بقا و ثبات تبوغ نژاد آریایی در غم انگیزترین و تلخ ترین ماجراهای تاریخ آسیاست.


(ارنست رنان - وفات 1892 م. مطالعات تاریخی و سفرها. نقل از کتاب ایران در ادبیات جهان. جلد اول. ترجمه و نگارش شجاع الدین شفا)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

هرمان آته و فردوسی

"مهارت استاد در حکایتهای لیریک شاهنامه مانند مرتبه ی موثر مرگ پسرش و سرود مازندران و نظایر آن جلوه می کند. این هنر در اشعار دیگر متفرقه که به او نسبت داده شده و بعض آن ها مسلمن از او نیست، کم تر است. ولی در باب حماسه و داستان باید گفت وی نه تنها خلاقیت داشته، بلکه یکی از بزرگترین نمایندگان هنر داستان نویسی و یا استاد اول آن نوع شعرست. به خصوص از لحاظ نمودار ساختن حقایق روحی و تعمق در احوال نفسانی کسی را یارای برابری با استاد نیست و شاید از اخلاف او بتوان فخرالدین اسعد گرگانی را از این حیث با او مقایسه کرد. ولی در هر صورت هیچ فردی حتا نظامی نتوانسته است در این فن از استاد برتری جوید.


(هرمان آته - وفات 1917 م. تاریخ ادبیات پارسی - ترجمه ی دکتر رضازاده شفق)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی



هرمان آته در ویکیپدیا

یوگنی برتلس و فردوسی

"بدیهی است مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت نام پر افتخار شاعر بزرگ هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود جاوید خواهد ماند. فردوسی شاهنامه را با خون دل نوشت و به این قیمت خریدار محبت و احترام ملت ایران نسبت به خود شد. و یکی از بهترین درر های نایاب را به گنجینه ی ادبیات جهانی افزود


(یوگنی برتلس - وفات 1957 م. منظور اساسی فردوسی - هزاره ی فردوسی)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی


در ادامه ی مطلب از دائره المعارف اسلامی بخوانید یا همین جا تقه بزنید

ادامه مطلب ...

شهریار و فردوسی

در قعر هزارساله ی غار قرون

از کشور یادهای یک قوم اصیل

کان جا قرق غرور قومیت اوست

یک منظره ی شکوهمندی خفته است

یک دورنمای دل فروز تاریخ

«ایران» قدیم !

 

***

ادامه مطلب ...