| ||
تصویر کمال الملک از فردوسی: صفحه 683 کتاب
کمال الملک نقاش بزرگ ایران آرزو داشت که تصویری از فردوسی ترسیم کند، اما هر وقت دست به قلم می برد از تصویری که می کشید راضی نبود و آن را در خور فردوسی نمی دانست. شبی کمال الملک به خواب بود، در عالم خواب فردوسی راددید که از کنار پنجرۀ اتاق به او می نگرد، چون از خواب بیدار شد همان منظره را تصویر کرد. ارباب هنر اعتقاد دارند که این تصویر رویایی نزدیکترین به صورت فردوسی است، چه به قول اسماعیل آشتیانی:چشمِ کمال الملک همچون عدسی دوربین عکاسی، هر چه را می دید در ذهن استاد تصویر می کرد. همین تصویر سرمایۀ اصلی ساختنِ مجسمه های فردوسی توسط استاد ابوالحسن صدیقی شاگرد کمال الملک شده است...
صفحه 681 از : شاهنامه آخرش خوش است- باستانی پاریزی
دنباله از صفحه 682:
سخن از ابوالحسن صدیقی که مجسمۀ فردوسی را ساخته هم به میان آوریم. عجیب است که وقتی او مجسمۀ فردوسی را برای جشن هزاره ساخت، مردم گفتند این مجسمه از صدیقی نیست و از کمال الملک است. مصیبتی از این بالاتر برای هنرمند می شود؟
مجسمه از من است
به همین دلیل بود که ابوالحسن صدیقی ناچار شد این شرح را در شماره نهم آبان 1313/ 31 اکتبر 1934 م در روزنامه اطلاعات چاپ کند:
«نظر به اینکه مکرر شنیده یا خوانده ام که بعضی اشخاص مجسمۀ فردوسی عمل اینجانب را به آقای کمال الملک نسبت داده و استاد اعظم را بدین طریق کوچک می نمایند لازم دانست برای اینکه رفع اشتباه شده و حقیقت امر معلوم گردد از آن جریدۀ شریفه تمنا نمایم عامه را مستحضر فرمایند که مقام آقای کمال الملک که استاد اینجانب بوده و سال های دراز در زیر دست او رنج برده ام بالاتر از آن است که کارهای نالایق حقیر را به او نسبت داده و مقام معظم له را آنقدر تنزل دهند. بنابراین خواستم به استحضار برسانم که مجسمه های فردوسی، امیرکبیر، وکاکای نی زن کارِ اینجانب شاگردِ حضرت استاد معظم کمال الملک است.
ابوالحسن صدیقی
شاهنامه خوانی با آوای ساحل:
آگاه شدن منوچهر از کار زال و رودابه
از میان پیام های ساحل:
انتخاب خیلی سخت بود ، در واقع دلم می خواست یه بار از روی شاهنامه رونویسی کنم
اما خب با سختی و وسواس این بیت ها رو انتخاب کردم :
جهان سر به سر چو فَسانه ست و بس
نماند بد و نیک بر هیچ کس
شاهنامه فردوسی(گذر سیاووش از آتش) دوره صفویه (ع)
::گنجینه نسخ خطی کتابخانه ملی::
عکس: رضا عزیزی
برداشت از اینجا
"خب، روزگار اسطوره به پایان رسیده است. من در کتاب رویا، حماسه، اسطوره به سه روزگار درتاریخ فرهنگ و اندیشه آدمی اندیشیده ام. یکی «روزگار اسطوره»، دیگر «روزگار فلسفه» و
سومین «روزگار دانش» است. ما امروز در روزگار دانش به سر می بریم. به این معنا که نگاه ما به جهان، شیوه شناخت ما از آن؛ دانشورانه است. پس در این روزگار - دست کم خودآگاهانه - اسطوره یی پدید نمی تواند آمد "
"اسطوره فرهنگی است که سوی مندی مینوی دارد. پس با دین از این دید یکسان است"
ادامه مطلب ...این شاهنامه دارای مقدمه ای بی اعتبار و دارای بیت های الحاقی می باشد. اعتبار این شاهنامه از دید هنری تا درجه ای است که در حافظه جهانی یونسکو به عنوان یک اثر هنری ایرانی به ثبت رسیده است.
مشاهده نسخه خطی البته با کیفیتی نامطلوب از اینجا :
http://www.nlai.ir/Default.aspx?tabid=567
شاهنامهٔ بایسنقری، نسخهٔ کهن نگارهدار شاهنامه فردوسی از سدهٔ نهم هجری است که از دید کتابآرایی و ارزشهای هنری از اهمیت فراوانی برخوردار است. این کتاب ارزشمند و نفیس، ۲۲ نگارگری به سبک هرات دارد و در سال ۸۳۳ قمری (۸۰۹ خورشیدی) به سفارش شاهزاده بایسنقر میرزا (فرزند شاهرخ و نوهٔ تیمور گورکانی) تهیه شدهاست. این اثر که در کتابخانه کاخ موزه گلستان نگهداری میشود[۱] در سال ۱۳۸۶ در برنامه حافظه جهانی یونسکو به عنوانی نشانی از سوی ایران ثبت شد.[۲]
«شاهنامه بایسنقری» در میان شاهنامههای مصور و آراسته موجود در کتابخانهها و موزههای جهان از نامورترین و شناختهشدهترین نسخههاست. چند ویژگی این کتاب را نسبت به نسخههای مشهوری چون «شاهنامه دموت» و «شاهنامه شاه طهماسبی» که قبل و پس از آن پدید آمدهاند، برتری میبخشد:
ادامه مطلب ...دانلود سروده ی « درخت آسوریک »
شعر بلند« درخت آسوریک» از کهن ترین متن های به یاد مانده
از دوران اشکانی است و شاید هم از دید برخی دورانی دورتر!
در قسمتی از این مناظره هنگامی که بز در پاسخ به درخت از خود می گوید ، آمده است :
«...
نشیمن گه به ژنده پیل بهر رستم دستان
و یا اسفندیار گَو چو گردد عازم میدان
....»
هر چند این اشاره بسیار کوتاه است، ولی نشانگر این است که دوران اشکانی رستم و اسفندیار را می شناختند و به آنها می بالیدند.