آرتور پوپ و فردوسی

"اهمیت فردوسی را نمی توان به اندازه ی کافی بیان و خاطرنشان کرد. ولو این که راجع به نظم و شعر  او به حد اعلی سخن گفته شود. یا خصایل و اوصاف قابل ستایش وی مورد تقدیر واقع شود. زیرا بزرگی و عظمت او از این  حدود بالاتر است و فردوسی مانند همر یک موجود ملی و شاهنامه اش قسمت لاینفکی از حیات ملی است. هیچ شاعری به این اندازه و در چنین طول مدتی بر افکار و آرا و احساسات ملی تسلط پیدا نکرده است. فردوسی پربهاترین خدمتی که ممکن است به میهن خود کرده. به ایرانیان دورنمای یک دنیای باشکوه تر و دلیرانه تری را نشان داده است"


(آرتور آپهام پوپ - وفات 1969 م. چهل گفتار عیسا صدیق - اصلن مقاله ی پوپ در ضمیمه ی مجله ی شرق نزدیک و هندوستان مورخ اکتبر 1934)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

محمد حجازی و فردوسی

"کاخ نظم فردوسی بر بالای ابر و باد بنا گشته، تیرحادثه و چشم بدمنش به آستانش نمی رسد. اما روح فردوسی را اگر بجویید ازین نیز برتر شده، در فراز افلاک به پرواز است.

بر این سرای حشمت، پاسبانی و دربانی نیست. اما جای بلندتر کسی را می دهند که اندیشه اش برتر باشد. "


(محمد حجازی - وفات 1353 ه.ش. مقاله ی فردوسی - فردوسی نامه ی مهر)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

دهخدا و فردوسی

یکی از بزرگترین امتیازهای فردوسی ایمان به اصول اخلاقی است.فردوسی هرگز لفظ رکیک و سخن ناپسند در کتاب خودنیاورده، اندرزهای گرانبهای او گاه با چنان بیان موثری سروده شده است که خواننده نمی تواند خود را از تاثیر آن برکنار دارد.


(علی اکبر دهخدا - وفات 1334 ه.ش. لغت نامه)

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

هانری ماسه و فردوسی

"بین تمام حماسه های ایرانی کتاب شاهنامه مزیت خاص دارد. زیرا سخن از کشمکش های دیرین ملتی است که از ملیت و استقلال خود دفاع می کند. آن چه در کتاب این شاعر میهن پرست بارها تکرار شده مساله جاودانی مرزی است که ایران را از توران جدا می سازد. مرزی که میان دو گروه انسان هاست."

"تصور بفرمایید وقتی افسانه قرون ویکتورهوگو به پایان رسید، شاعر خواسته باشد بخش های گوناگون آن را به هم بپیوندند. و فواصل دوره ها را به وسیله ی داستان منظوم به یک دیگر ربط دهد.... اکنون به جای این که تحول کلی عالم بشریت را در نظر بگیرید این موضوع را به تاریخ عمومی ایران محدود سازید که از زمان اساطیری تا سده ی هفتم میلادی نوشته شده باشد. به خاطرات سنتی و اجدادی، پوسته آرایش ها و تخیلات شاعر را بیفزایید که در رویاهای متعدد خود شکوه قرون گذشته را مجسم می سازد و با توجه به این که همر برای سرودن حماسه ای، در ده سال، در حدود پانزده هزار مصراع شعر گفت، آن وقت متعجب نخواهید شد از این که ببینید فردوسی برای زنده ساختن هزاران سال به پنجاه هزار بیت شعر نیاز داشته باشد."


و نیز گوید: شاهنامه یک حماسه ی ملی است که هیچ ملتی نظیر آن را ندارد.


(هانری ماسه - وفات 1969 میلادی فردوسی و حماسه ی ملی ترجمه ی مهدی روشن ضمیر) 

 از نشریه جشنواره توس - 1354 به کوشش ضیاالدین سجادی

راز نوروز در شاهنامه

سه راز در شاهنامه:


یک:

در شاهنامه جمشید شاهی است که در دوران او همه در دوستی و آرامش زندگی می کردند و مرگ و بیماری از زمین رفته بود و به  مناسبت این پیروزی جشنی بر پا می شود و جمشید را روی تخت می گذارند و به آسمان می برند و آن روز را روز نو می خوانند.


دو:

نوروز در متون دیگر  هم به  دوران جمشید بر می گردد.در متون دیگر نوشته شده ،در زمان جمشید، سرما زمین را فرا می گیرد و جمشید با ساختن وَر از همه گونه انسان ها و حیوانات و گیاهان در ور گرد می آورد و پس از دوران چند ساله ی سخت ، سرما میرود و بهار می آید و آن روزی که جمشید و جانداران از ور بیرون می آیند و نخستین روز بهار بوده است و آن را  نوروز  می نامند.

نیم بیت «بر آسود از رنج روی زمین» در داستان جمشید رازی بر این داستان است.


سه:

مانند  فرشکرد زمین گویا در شاهنامه هم میان دوران ها دیده می شود. جمشید  و پس از او ضحاک و سپس فرشکرد شدن دوران با آمدن فریدون اینها تکرار نو شدن هاست!


به امید نو شدن روزگار ما




پ. ن: فرشکرد=فرش+کرد= نو آوری در انگلیسیFresh

تفالی بر دیوان ابوالقاسم

به بهانه ی نوروز نود و یک خورشیدی


پیوند زیر را بشنوید:


به گیتی جز از خویشتن را ندید

بهار بهار ، چه اسم ِ آشنایی ...


دل‌م را گره می‌زنم به بهار ، به فروردین ، به نوروز ، به تمام ِ بهانه‌های دل‌چسب ِ سین‌دار و بهاریه می‌خوانم :


الهی که درخت ِ زندگی‌تان، بار  ِ سیب بدهد ، سرخ و شیرین ،

دل‌تان سبز باشد ، سرتان سلامت ،

و روزگارتان همیشه بهاری .

نوروز در شاهنامه...

 

........

جهان انجمن شد بر تخت اوی 
فرومانده از فره بخت اوی 
به جمشید بر گوهر افشاندند 
مر آن روز را روز نو خواندند

...............

هر روزتان نوروز...نوروزتان پیروز

سال خوبی رو برای همه آرزومندم

فرشته 28 اسفند

ادامه مطلب ...

همه دشت چون پرنیان شد به رنگ

  

چنیـن تا بیامد مه فـرودیــن             بیاراست گــل بـرگ روی زمین

جهـــان از نـــم ابر پر ژاله شد                   همــه کوه و هامون پر از لاله شد

همه ساله پیروز بادی و شاد           سرت پر ز دانش دلت پر ز داد

  

نوروز 1391 خورشیدی شاد باد.